مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف رهبری، اثبات کرد که این تصمیم درستی بوده است. آثار رهاییبخش این تصمیمگیری به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود.
مریم رجوی در ۲۶مهر۱۳۶۸از سوی مسعود رجوی بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران معرفی گردید. هنگام معرفی مسئول اول جدید سازمان، مسعود رجوی گفت:
«با قرار گرفتن مریم در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران، انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان به اوج بلوغ و کمال شایسته خود میرسد و سرچشمه خیرات و برکات بسا عظیمتری برای مجاهدین و خلق محبوبشان میگردد. بگذار قید و بندهای استثماری تماماً در هم بشکند و نسیم جامعه بیطبقه توحیدی که در دل و بر مزار هر مجاهد خلق حک شده به هر سو بوزد و فضای عطرآگین رهایی را بشارت دهد».
مریم رجوی در سال ۱۳۶۶با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، جانشینی فرمانده کل ارتش آزادیبخش را عهدهدار شد و ظرف ۲سال ارتش آزادیبخش ملی را از یک نیروی پیادهنظام به یک ارتش زبده زرهی ـ مکانیزه تغییر داد. مسئولیتپذیری شگفت او مسعود رجوی را قادر ساخت تا در موضع مسئول شورای ملی مقاومت و فرمانده کل ارتش آزادیبخش، مسئولیتهای خطیر مقاومت را به پیش ببرد.
مریم رجوی و ارتش آزادیبخش ملی ایران
مریم رجوی بهعنوان جانشین فرماندهی کل ارتش آزادیبخش، بعد ازجمعبندی عملیات فروغ جاویدان، ارتش آزادیبخش را در معرض یک تحول کیفی و ساختاری قرار داد. این تحول را در محورهای زیر میتوان خلاصه کرد:
ـ دگرگونی در جنگافزارهای یکانهای رزمی و تبدیل ارتش آزادیبخش از یک ارتش پیاده به یک ارتش زرهی.
ـ تکامل و ارتقا سیستم فرماندهی.
ـ ارتقا کیفی سطح آموزش و مهارت رزمندگان و تکامل مناسبات جمعی.
مهوش سپهری (از مسئولان پیشین سازمان مجاهدین) در توصیف این دوران چنین میگوید:
«ارتش آزادیبخش بعد از فروغ جاویدان زیر نظر مریم رجوی ـکه در آن زمان جانشین فرمانده کل بودندـ وارد تجدید سازمان یکانها و دگرگونی جنگافزار آنها شد. باید ارتش از یک ارتش پیاده بهیک ارتش زرهی تبدیل میشد. این کار در ارتشهای کلاسیک، با صرف هزینههای کلان همراه است و معمولاً حدود ۱۵سال طول میکشد، ولی ما نمیتوانستیم از چنین طرحهایی استفاده کنیم و باید روند این تحول کیفی را با سرعت بسیار بیشتر طی میکردیم. بنا بر این طی یک برنامهٔ فشرده، کلیه رزمندگان و فرماندهان آموزشهای تکنیکی و تاکتیکی را در تمام سطوح فرا گرفتند و برنامهریزی دقیقی برای تمرین و کنترل آموزشها صورت گرفت. چون بهخوبی میدانستیم که اگر بهای آموزش جنگافزار پیچیده را نپردازیم، خود آنها تبدیل به عوامل دستوپاگیر خواهند شد.
«ارتش آزادیبخش بعد از فروغ جاویدان زیر نظر مریم رجوی ـکه در آن زمان جانشین فرمانده کل بودندـ وارد تجدید سازمان یکانها و دگرگونی جنگافزار آنها شد. باید ارتش از یک ارتش پیاده بهیک ارتش زرهی تبدیل میشد. این کار در ارتشهای کلاسیک، با صرف هزینههای کلان همراه است و معمولاً حدود ۱۵سال طول میکشد، ولی ما نمیتوانستیم از چنین طرحهایی استفاده کنیم و باید روند این تحول کیفی را با سرعت بسیار بیشتر طی میکردیم. بنا بر این طی یک برنامهٔ فشرده، کلیه رزمندگان و فرماندهان آموزشهای تکنیکی و تاکتیکی را در تمام سطوح فرا گرفتند و برنامهریزی دقیقی برای تمرین و کنترل آموزشها صورت گرفت. چون بهخوبی میدانستیم که اگر بهای آموزش جنگافزار پیچیده را نپردازیم، خود آنها تبدیل به عوامل دستوپاگیر خواهند شد.
مهارت و کیفیت یکانهای زرهی باید بهحدی ارتقا مییافت که پاسخگوی سرعت و ضربت مورد نیاز در عملیات سرنگونی تا عمق خاک میهن اسیرمان میبود.
در یکانهای پشتیبانی رزمی شامل توپخانه، پدافند هوایی، مهندسی رزمی و مخابرات نیز تحول اساسی بهوجود آمد تا بتوانند یکانهای زرهی را در رزم بهبهترین شکل پشتیبانی کنند. همچنین یکانهای پشتیبانی خدماتی مثل یکانهای آماد و ترابری، تعمیر و نگهداری و خدمات پزشکی شکل گرفتند تا یکانهای ارتش آزادیبخش در عملیات نهایی بهلحاظ پشتیبانی از خودکفایی کامل برخوردار باشند.
تبدیل ارتش آزادیبخش از ارتش پیاده به زرهی توسط مریم رجوی
تمام آموزشهای تکنیکی، سرویس و نگهداری و تعمیرات و همچنین کلیه آموزشهای تاکتیکی در تمامی سطوح فرماندهی پیاده شدند؛ همچنان که رستههای توپخانه و پدافند هوایی، مهندسی رزمی، مخابرات و پشتیبانی خدماتی کلیه آموزشهای تکنیکی و تاکتیکی مربوط بهخودشان را گذراندند و مانند یکانهای زرهی به آمادگی مطلوب رسیدند. ارگانهای ستادی همزمان با تکمیل آموزشها برای ادارهٔ عملیات سرنگونی تکمیل شدند.
علاوه بر اینها، واحدهای هوانیروز تشکیل شدند و دورههای آموزشی و تمرینات آمادگی را گذراندند. همه اینها، اضافه بر ارتقا سیستم فرماندهی که اشاره کردم، بر اساس تجربه فروغ جاویدان و بر پایهٔ دانش نظامی کلاسیک شکل گرفت و در تمرینها و مانورهای نظامی متعدد آزمایش شد».
در دومین سالگرد معرفی مریم رجوی بهعنوان مسئول اول، وی فهمیه اروانی را بهعنوان جانشین مسئول اول معرفی کرد. انتخاب فهیمه اروانی به این سمت پیشتر در نشست شورای مرکزی مجاهدین، نظرخواهی و به اتفاق آراء تصویب شده بود. فهیمه اروانی علاوه بر سمت جانشینی مسئول اول، مسئولیت شورای مرکزی مجاهدین را نیز به عهده گرفت.
فهمیه اروانی دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۷۲بهعنوان مسئول اول سازمان مجاهدین معرفی گردید.
سال ۱۳۷۲ ـ معرفی فهیمه اروانی از سوی مریم رجوی بهعنوان مسئول اول
معرفی فهمیه اروانی مقارن بود با پایان گرفتن عملیات تدافعی مروارید و رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران؛ این رژه ۵ساعته، با شرکت یکانهای نمونه اعم از پیاده، زرهی، سوارزرهی، توپخانه، مهندسی، پشتیبانی، واحدهای دفاع ضدهوایی و نیز یکان نمونه هوایی انجام شد. رژه ارتشی که مریم رجوی ساختارش را دگرگون کرده بود بهقول خبرگزاری رویتر، «در مقایسه با استانداردهای گروههای مقاومت در جهان، یک نمایش خیره کننده قدرت بود».
کشف مهم مریم رجوی برای آزادسازی انرژیهای انسانی
مریم رجوی تا سال ۱۳۷۲که در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و جانشین فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران انجام وظیفه کرد انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین را به مدارهای نوینی بالغ نمود. رشد جهشآسای کادرهای مجاهدین اعم از زن و مرد، و افزایش تصاعدی مسئولیتپذیری آنان از دستاوردهای مریم رجوی در این دوران میباشد.
امروز ۵۲درصد از اعضای پارلمان مقاومت که بیش از ۵۰۰عضو دارد زنان هستند. اکثر فرماندهان ارشد ارتش آزادیبخش ملی، از زنان ذیصلاحند. در سازمان محوری مقاومت، شورای مرکزی، تماماً از زنان ذیصلاح مجاهد تشکیل شده و آنها هژمونی یکدست و تمامعیار را در سازمانی که جدیترین مسئولیتهای مقاومت را عهدهدار است به شایستگی اعمال میکنند و یک تجربه طولانی پشت سردارند.
این امر در سازمان مجاهدین چگونه اتفاق افتاد؟
پیشتر به ضرورت قرار گرفتن یک زن در موضع رهبری اشاره کردیم حال میخواهیم ببینیم مریم رجوی چگونه و با اتکا به کدام تئوری به این ضرورت پاسخ گفت و یک انقلاب فراگیر در اندیشه و عملکرد مجاهدین ایجاد کرد.
مریم رجوی در یکی از کتابهای خود به نام «زنان، نیروی تغییر» این انقلاب فراگیر را «آرمان پیشرو» مینامد و در توصیف آن میگوید:
«ما از یک رهبری صحبت میکنیم که محصول عنصر شکوفاشده انسانی است و خودش نیز بر روابط انسانی متمرکز است. این شورش بزرگی است علیه مردسالاری و فرهنگ عقبماندهیی که باید نفی شود. به همین دلیل وقتی در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبریکننده را برعهده گرفتند، این تغییر برای ما فقط یک جابهجایی مدیریتی نبود، بلکه فراتر از آن هدف، نفی ساز و کار مبتنی بر تبعیض جنسی بود. چنین نبود که مردان پستهایشان را ترک کنند تا زنان در همان پستها جایگزین شوند و همان مناسبات را با همان شیوهها اداره کنند. چنین نبود که زنان پا در جای پای مردان بگذارند یا در کلوپ مردان پذیرفته شوند. خیر، اصل موضوع این بوده و هست که روابط کهنه مبتنی بر بینش مردسالاری کنار زده شود و جای خود را به روابط انسانی بدهد. حضور زنان در رهبری، مردان را حذف نکرد و سبب انفعال یا افت آنها نشد. به عکس، آنها را از بندهای فرهنگ مردسالار که بر ذهنها، ارادهها و عاطفههایشان پیچیده شده بود، رها کرد. آنها تجربههای خود را به زنان منتقل کردند و از آنان که افقهای تازهیی را گشوده بودند، بسیاری چیزها را آموختند. پس ما به رهبری زنان اینگونه نگاه میکنیم: یک آرمان پیشرو انسانی.
مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگر بخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند باید با تمامی آثار ایدئولوژیک و فرهنگی بنیادگرایی مبارزه کنند. در یک کلام، ما دیدیم که زدودن اندیشه جنسیتگرایی انرژی عظیمی از درون این مقاومت آزاد میکند و دینامیسم شگفتی برای جهش به جلو فراهم میکند که سرچشمه تواناییهاست. این دگرگونی، اشاره میکنم: اولین تغییر، حضور فعال زنان در رهبری جنبش مقاومت و مواضع تصمیمگیری در سطوح مختلف بود. پروسه طولانی مبارزات زنان، زمینهساز این تحول بود. اما نقطه عزیمت آن ضرورت سرنگونی ملایان بود. جان باختن هزاران زن مجاهد خلق در مبارزه با این رژیم در دهة۱۳۶۰گواهی داد که همین زنان شایسته رهبری هستند و بدون نقش آنها، جنبش مقاومت راه به جلو باز نخواهد کرد».
مریم رجوی در بین برخی از زنان ارشد شورای مرکزی مجاهدین ـ مراسم روز جهانی زن در آلبانی
مریم رجوی ـ «جهش» تنها با «تعهد» امکانپذیر است!
مریم رجوی خود با پایبندی مطلقش به آموزههایی که از دل دهها سال مقاومت و نبرد انقلابی بهدست آمده توانسته است سازمان مجاهدین خلق و ارتش آزادیبخش ملی را گام بهگام و سانتیمتر به سانتیمتر بسازد و پیش ببرد و آن را بهسلاح و ابزاری مقتدر و کارا در نبرد انقلابی برای سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم که بیرحمترین و غدارترین دیکتاتوری ضدبشری تاریخ معاصر است تبدیل کند که از باد و باران و توفان حوادث سهمگین گزندی نیابد. راز عبور سرفرازانه این مقاومت از گذرگاههای هولناک این ۱۵سال اخیر، پایبندی و ایمان اعضای این مقاوت به آموزههای مریم رجوی و بهکار بستن این آموزهها بوده است.
جا دارد کلامی از مریم رجوی درباره معنای ژرف تعهد را یادآوری کنیم که گفته است:
«نقطه آغاز جهشهای عظیم، تعهد است. در زمانهیی که جهان اسیر بیتعهدی است، در زمانهیی که کرامت انسان را به مسلخ میبرند، در دوران تلاشی اخلاقی و اجتماعی کشورمان ایران، در دوران فروپاشی ارزشها، تعهد ما بهآزادی، به انسانیت و بهمجاهدت، سرمایه ماست. تعهدات ما، رمز استحکام، پویایی و رویان بودن این جنبش و حافظ ارزشهایی است که برای آن جنگیدهایم».
راستی اگر «تعهد» بهمعنای مریمی آن راهنمای عمل مجاهدین نبود،جهشهای عظیم مجاهدین و مقاومت ایران طی همین سالهای اخیر که هر کدام در زمان خود ناممکن مینمود، هرگز محقق نمیشد. ناممکنهاییهمچون:
- خروج از لیست تروریستی آمریکا و اروپا
- اجتماعی کردن و جهانی کردن جنبش دادخواهی و مطرح شدن قتلعام۶۷در بالاترین مراجع و ارگانهای بینالمللی
- حفظ موجودیت فیزیکی و سیاسی و یکپارچگی تشکیلاتی سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش در زیر خردکنندهترین فشارهای نظامی و سیاسی و تروریستی، از مهیبترین بمبارانها، بیرحمانهترین محاصره غذایی و دارویی و پزشکی و جنایتکارانهترین تهاجمات زمینی و حملات موشکی و اقدامات تروریستی، طی ۱۴سال با حداقل خسارات انسانی.
- خروج سازمانیافته، جمعی و پیروزمندانه مجاهدین اشرفی با حفظ ساختار تشکیلاتی از زندان «لیبرتی» به آلبانی، در میان آتش و خون و انواع مخاطرات و توطئهها در زیر دید و سیطره رژیم،
- و... تلاش برای هدایت، سمت و سو دادن تحرکات و اعتراضات و قیام مردم ایران برای نیل به آزادی.
تحقق این ناممکنها، این سخن مریم رجوی را به ایمان تبدیل میکند که: «میتوان و باید رژیم ولایت فقیه را سرنگون کرد و میتوان و باید آزادی ایرانزمین را بهدست آورد و یک جمهوری آزاد و برابر برپا کرد.»
مریم رجوی، تربیت نسلی از زنان برای به دست گرفتن مسئولیتهای کلیدی
مریم رجوی بر اساس اعتقاد عمیق خود به جنبش برابری زن و مرد و قرار گرفتن زنان در نقشهای کلیدی، از همان ابتدا خود را وقف این آرمان کرد. بر اساس دیدگاه روشن او شکستن طلسم نابرابری، بدون یک جهش ممکن نبود. بنابراین او در یک تحول ساختارشکن، برای زنان راه مسئولیتپذیری و کسب تخصصها و توانمندیها در همه زمینهها را باز کرد. زیرا ایمان داشت حضور زنان در رهبری، عامل ماندگاری و هم دینامیسم شکوفایی سیاسی و فرهنگی جنبش مقاومت است. او اعتقاد دارد وقتی زنان در مواضع تصمیمگیرنده قرار گیرند، یک بستر واقعی برای مبارزه عمیق با بقایای فرهنگ مردسالار در افکار و مناسبات تمام جنبش، اعم از زن و مرد فراهم میشود و صفوف مقاومت از این افکار ارتجاعی و بهرهکشانه پالایش میگردد.
همچنین پس از قرار گرفتن فهمیه اروانی در موضع مسئول اول سازمان، انتخاب مسئول اول به یک سنت ترقیخواهانه تبدیل شد و هر دو سال یک بار، مسئول اول جدیدی انتخاب و معرفی گردید. این مسئولین اول عبارت هستند از:
- شهرزاد صدر سال ۱۳۷۴
- مهوش سپهری سال ۱۳۷۶
- بهشته شادرو سال ۱۳۷۸
- مژگان پارسایی سال ۱۳۸۰
- صدیقه حسینی سال ۱۳۸۴
- زهره اخیانی سال ۱۳۹۰
ـ زهرا مریخی سال ۱۳۹۶
مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت
در ادامهٔ روند شکوفایی صلاحیتها در پرتو انقلاب ایدئولوژیک، زنان و مردان مجاهد سقفهای نوینی درنوردیدند.
در سال۱۳۷۲شورای ملی مقاومت ایران که متشکل از سازمانها و شخصیتهای برجسته اپوزیسیون ایران است در اجلاس سالانه خود، مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزید. مصوبه شورای ملی مقاومت ایران، توسط مسئول شورا (مسعود رجوی) در اجلاسیه آن قرائت شد:
مصوبه ۶شهریور۱۳۷۲شورای ملی مقاومت ایران:
ماده ۷اصلاحی، منضم، به فصل اول برنامه دولت موقت جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران.
مصوبه به اتفاق آراء اعضاء حاضر در اجلاسیه شورا، تصویب شد. مقام ریاستجمهوری دموکراتیک اسلامی ایران برعهده خانم مریم رجوی خواهد بود.
۱ـ تعیین زمان مناسب اعلام این مصوبه برعهده مسئول شوراست.
۲ـ بهمحض تصدی ریاستجمهوری در ایران خانم مریم رجوی از کلیهمسئولیتهای سازمانی خود، استعفا خواهد کرد.
۳ـ دوره ریاستجمهوری ایشان، پس از تصویب ریاستجمهوری جدید، در مجلس مؤسسان، و قانونگذاری ملی و انتخاب رئیسجمهوری جدید ایران پایان مییابد.
مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران
در اطلاعیهٔ مسئول شورا پیرامون انتخاب رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت چنین آمده بود:
«بنام خدا
«بنام خدا
بنام ایران و بنام آزادی
ملت بزرگ ایران
در کمال شعف و افتخار،مصوبه شورای ملی مقاومت درباره انتخاب خانم مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور آینده کشور را به استحضار میرسانم. این یک انتخاب اصلح تاریخی از سوی مقاومت کبیر ملی و میهنی برای سعادت ملت ایران است. انتخابی ظفرنمون و بس خجسته و پر میمنت که سرنگونی دشمن ضدبشری را تسریع، ارواح طیبه شهیدان را شاد،چشمها و دلهای رزمآوران را روشن و آزادی و آبادی ایران فردا را تضمین میکند. بر مردم و تاریخ ایران، بر سرزمین شیر و خورشید، بر مقاومت ایران و بر ارتش آزادی گرامی و فرخنده و مبارک باد.
مسعود رجوی
مسئول شورای ملی مقاومت
۳۰مهر ۱۳۷۲»
مریم رجوی، زنی مسلمان رو در روی بنیادگرایی
مریم رجوی در سال ۱۳۷۳طی یک سخنرانی در شهرداری اسلو، نسبت به خطر اختاپوس استبداد مذهبی و بنیادگرایی اسلامی که قلبش در تهران میتپد، هشدار داد و گفت: «بنیادگرایی به نخستین تهدید صلح در منطقه و جهان تبدیل شده است» و «آخوندهای حاکم بر ایران با سوءاستفاده از باورهای مذهبی بیش از یکمیلیارد مسلمان، به توسعهطلبی و صدور بحران و تنش میپردازند».
وی در تیرماه۱۳۷۵ در کنفرانس زنان، صدای سرکوبشدگان در ارلزکورت لندن گفت: «مسأله زنان و جنبش برابری، با مبارزه علیه ارتجاع و بنیادگرایی پیوند میخورد، چرا که زنان نه فقط پیشتاز جنبش برابری، بلکه همچنین نیروی اصلی توسعه، صلح و عدالت اجتماعیاند...
وی در تیرماه۱۳۷۵ در کنفرانس زنان، صدای سرکوبشدگان در ارلزکورت لندن گفت: «مسأله زنان و جنبش برابری، با مبارزه علیه ارتجاع و بنیادگرایی پیوند میخورد، چرا که زنان نه فقط پیشتاز جنبش برابری، بلکه همچنین نیروی اصلی توسعه، صلح و عدالت اجتماعیاند...
بهنظر من، بشریت تنها در صورتی از شر پدیده شوم ارتجاع و بنیادگرایی خلاص میشود که زنان نقش پیشتاز خود را در این کارزار جهانی بهعهده بگیرند و با استفاده از تمامی اشکال مبارزه دموکراتیک، راه را بر هرگونهمماشات و سازش با آخوندهای زنستیز و ضدبشر ببندند».
مریم رجوی در مقاله رژیم ایران، داعش- انحراف از اسلام که در روزنامه ورلد پالیسی به تاریخ ۲۵آذر۱۳۹۴ درج شده ـ مینویسد:
«این نوع از افراطیگری که ما امروز با آن مواجه هستیم، ترکیبی از بربریت قرونوسطایی و فاشیسم مدرن امروزی است. این یک جهان بینی است که از تحمل سیاسی اجتناب میورزد و زنستیزی و خشونت را ترویج مینماید و البته خشونت را پرستش میکند. این دیدگاه خاص، سعی در جاری نمودن شریعت و مجازاتهای فوقالعاده سخت و شدید آن مینماید. این دیدگاه، هرگز و هیچگونه ربطی به اسلام نداشته و بهروشنی در جهان مدرن امروز، جایی برای یک چنین جهان بینی وجود ندارد».
مریم رجوی - سخنرانی در پاله دوکنگره - پاریس تیرماه ۱۳۷۳
واقعه ۱۷ژوئن ـ آزمونی در آتش
میگویند سیاوش را به جرم نجابت و ابراهیم را بهجرم جسارت بر بتهایزمان و ریاکاران زمانه در آتش انداختند. اما آتش بر آنان سرد شد و سرانجام هشیار و سرشار و با اقتدار از آزمون آتش بیرون آمدند.
کودتای ۱۷ژوئن ۲۰۰۳یکی از همان فتنهها و آزمونی بود که با سٍحر و سودا آغاز شد.
روز ۱۷ژوئن ۲۰۰۳برابر با ۲۷خرداد ۱۳۸۲تعداد ۱۳۸۰نفر از نیروهای پلیس فرانسه در یک یورش گسترده به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اورسوراواز در حومه پاریس بیش از ۱۶۵نفر را دستگیر کردند. مریم رجوی در میان دستگیر شدگان بود. از نیمهشب همان روز به غیراز مریم رجوی و ۲۱نفر دیگر، بقیه دستگیر شدگان به تدریج آزاد شدند.
بهدنبال این واقعه تعدادی از ایرانیان در اعتراض به دستگیری مریم رجوی و اعتراض به احتمال استرداد وی به دیکتاتوری آخوندی، یک اعتصابغذای نامحدود را در فرانسه آغاز کردند.
در اعتراض به دستگیری مریم رجوی تنها طی سه روز، ۱۶تن از ایرانیان در شهرهای مختلف اروپا دست به خودسوزی زدند. دو تن از مجاهدین صدیقه مجاوری و ندا حسنی بر اثر خودسوزی بهشهات میرسند. خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپا بود و افکار عمومی را بهشدت منقلب کرد. مریم رجوی از زندان پیام میدهد و تمنا میکند کسی به خودسوزی مبادرت نکند. او از این شکایت دارد که چرا پس از اولین نمونه، مقامات فرانسوی نگذاشتند او با چند نفر و حتی بانزدیکترین افراد خانوادهاش ملاقات کند و این پیام را به مجاهدین و دیگر هموطنانش بدهد.
بهدنبال این واقعه بسیاری از شخصیتهای فرانسوی، اروپایی، آمریکایی و آسیایی نسبت به این اقدام دولت فرانسه اعتراض و آن را محکوم کردند و خواستار آزادی بلادرنگ مریم رجوی شدند. ۱۷روز بعد از این واقعه مریم رجوی از زندان آزاد شد. ۱۱سال بعد در روز سهشنبه ۲۵شهریور ۱۳۹۳(۱۶سپتامبر ۲۰۱۴) قاضی تحقیق ضدتروریسم دادسرای پاریس با صدور دستور منع تعقیب در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳که با اتهام تروریسم و تأمین مالی تروریسم شروع شده بود، با تصریح بر اینکه هیچ دلیلی برای اتهامهای مالی و هیچ نشانهای مبنی بر پولشویی، تقلب، جعل و… در پرونده ۱۷ژوئن ۲۰۰۳دیده نمیشود، پرونده ۱۷ژوئن را برای همیشه مختومه اعلام کرد.
No comments:
Post a Comment